سردار عشق

دل نوشته

سردار عشق

دل نوشته

 

سلام  خیلی وقت بود اینجا آپ نشده بود....

شاید من و فاطمه لایق نبودیم بنویسیم......

نمیدونم....

اما آقا ایمان زحمت آپ  این دفعه رو کشیدن .

خدایاااااا به حق بقیه الله ات دل همه رو شاد کن....

 

 

سایه تون سنگین مولا کجا رفته اون چشاتون

 

کوچه خیلی وقت مونده چشم به راه قدماتون

 

سایه تون سنگینه مولا ما گلایه ای نداریم

 

هر کجا باشیم شما رو روی چشمامون میذاریم

 

سایه تون سنگین مولا یه نیگا بندازین اخر

 

آقا جون به زیر پاتون آقاجون به زیر پاتون

 

اگه ما رو دوست ندارین یه اشاره بسمونه

 

خودتون بگین که این دل بمیره یا که بمونه

 

ما دیگه حلقه به گوشیم هر چی که بگین همونه

 

بگین این صدا براتون بخونه یا که نخونه

 

ما دیگه سقف شماییم قلبمون از این تباره

 

تا شما سرور مایید برده بودن افتخاره

 

وقتی چشماتون میتابه این ستاره یه سرابه

 

ما خراب اون چشاییم آخه خمره شرابه

 

تا ما اهل انتظاریم جمعه مون سرد و کسل نیست

 

جمعه روز خوب عشقه وقت تعطیلی دل نیست

 

کی میایین قبله عالم تا دلامون بشه روشن

 

کی میایین یوسف زهرا(س)خوشم به بوی پیرهن

 

توی این شبا آقاجون نجفین یا کربلایین

 

بی شما سینه عاشق تپیدن رو کم میاره

 

بی شما باغ ستاره دیگه روشنا نداره

 

بیشتر از هزار و صد ساال جاتون اینجا مونده خالی

 

بی حضورتون به والله نداره زندگی حالی

شبهای تنهایی...

 

نظرات 12 + ارسال نظر
زهرا یکشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 11:03 ق.ظ http://www.saattanhaie.blogsky.com/

سلام
اولین نظرم خودم میدم....
ایمان ممنون....

********
دستم و بگیر، دستم و بگیر
به تو که فکر می کنم ، گر می گیرم از خوشی
مثل یک رنگین کمون ، وسط جمعه کشی
دستم و بگیر تا بالم در بیاد،
که تن من رقص جانانه می خواد،
رقص آزادی رنگ های قشنگ،
دستم و بگیر.....................
....آمین.....
*****************************************

ایمان یکشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 11:47 ق.ظ http://shabhayetanhaie.blogsky.com

سلام زهراجون
هیچی ندارم که بگم
جز این که ازت ممنونم
امیدوارم که هممون از یاران راستین امام زمان باشیم
موفق باشین

مجتبی یکشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 12:34 ب.ظ

سلام حالتون چطوره
خوشحال شدم که اینجا رو آپ دیدم خسته نباشید انشاالله اون حضرت هوای هممون رو داشته باشه به امید ظهور ایشون منتظر میشینیم
همه چیز لیاقت می خواد حالا این که غلام آقا باشیم که دیگه جای خود داره
امیدوارم که لیاقتش رو داشته باشیم گرچه می دونم که حالا حالاها باید خودم رو اصلاح کنم و لیاقتش رو ندارم ولی بازم امیدوارم
دوباره دل هوای با تو بودن کرده نگو این دل دوری عشقتو باور کرده
دل من خسته از این دست به دعاها بردن همه آرزوهام با رفتن تو مردن
حالا من یه آرزو دارم تو سینه که دوباره چشم من تو رو ببینه
واسه پیدا کردنت تن به دل صحرا میدم آخه تو رنگ چشات حیبت دنیا رو دیدم
توی هفتا آسمون تو تک ستاره منی به خدا ناز دو چشماتو به دنیا نمیدم
حالا من یه آرزو دارم تو سینه که دوباره چشم من تورو ببینه
دلم برایت هی تنگ می شود ...هی می روم و هی برمی گردم .. چه می شود من باشم و تو ! چه می شود تنها نگاه من باشد و نگاه تو ..؟ من خسته ام ...خسته تر از همان رودی که هرچه تلاش می کند به دریا نمی رسد... خوب می فهمی اما انکار می کنی ... چه می شود من باشم تنها با چشمهایت ؟ من همه اش خودم را لوس کنم و بگویم که بی تو نمی توانم و تو ام مثل همیشه فقط نگاهم کنی و یکدفعه می خندی
خدا نگهدارتون باشه و آقا یارتون @};-

فاطمه یکشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 08:31 ب.ظ http://www.yek-teke-tanhaiy.com/

شاید این جمعه بیاید شاید
پرده از چهره گشاید شاید

آقا جون به خوبا سر میزنی مگه ما بدا دل نداریم
***************************************
شاید به قول زهرا ما لیاقت نداشتیم آپ کنیم اما من از طرف خودم و زهرا به همه میگم که می تونن هر وقت دلشون خواست بیان مطلباشونو بدن به ما ما هم میزاریمشون اینجا
این دفعه آقا ایمان این کا را کردن
متن قشنگی بود انشاالله جواب میگیری
فعلا خوش باشین

دیانا یکشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 09:19 ب.ظ http://justkhodam.blogsky.com

سلام
به به دست آقا ایمان درد نکنه
شعر خیلی زیبایی بود
امیدوارم از منتظران واقعی آقا باشیم

سعید یکشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 11:13 ب.ظ http://sad.bizhat.com

سلام به همگی
خسته نباشید
وبلاگتون اونقدر جالب بود که حرفی واسه گفتن باقی نذاشت

جاذب دوشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 06:02 ب.ظ http://www.the-end.blogfa.com

سلام..مثل اینکه دیر اومدم....ببخشین..
زیبا بود...دستتون درد نکنه.....<دست آقا ایمان هم به هم چنین>...ایشالا در سایه سار آقا همیشه موفق و موید باشین.....یا حق

ناهید سه‌شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 09:53 ق.ظ

نظررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر
خوبه؟
یا بازم بدم

حضرت غشق سه‌شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 09:53 ق.ظ http://anooshka.blogsky.com

سلاممممم
خوبین؟
بابا ای ئول
مثل همیشه
مثل همه بلاگاتون زیباست
واسه ما هم دعا کنین

ققنوس پنج‌شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 10:49 ب.ظ http://qoqnos.persianblog.com

میلاد حضرت زینب(س) را تبریک عرض میکنم....


شاید این جمعه بیاید!

رسول جمعه 12 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 11:04 ب.ظ http://rastghatamatneh-javdaneh.blogsky.com

سلام

واقعا این درسته نه خودتون بگید این رسمشه

امروز۱۲روز از اپکردن وبلاگتون می گذره و من کاملا اتفاقی .......... میخاستم وبلاگتون را به دوستم نشون بدم از به روز شدنش مطلع شدم

خیلی ممنوم که بهم خبر دادید که به روزید (*ـ*)

رسول جمعه 12 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 11:37 ب.ظ http://rastghamataneh-javdaneh.blogsky.com


********************************
****************************
دو سه روزه که دلم بدجوری هواتو کرده
باز دوباره هوس گرمی نگاتو کرده
چند شبه که باز دوباره
تو به خوابم نمیای
به سراغ این دل خونه خرابم نمیای
هر جمعه دارم من به خودم
میگم که امروز تو میای
اما وقتی که غروب میشه
دلم میدونه نمیای
هر غروبه جمعه من با یک سبد
یاس پرپر
میشینم منتظرت تاتو بیائی از سفر
تا تو بیائی از سفر

ایییییییی من به فدای قامت رعناتو
ای سبزه قبا
بیا دلگیره دیگه بدون تو
حالا این جمعه شبا
تو بیا توی دنیا
قحطی مهر و عاطفست
واسه عاشقای دنیا عاشقی یک خاطرست
*********************************
توی اسمون دنیا
هر کسی ستاره داره
چرا وقتی نوبت ماست اسمون جائی نداره
****************************
بازم ممنوم که خبرم کردید (*_*) این شعر را همینجوری حفظی نوشتمش اگر با شعر اصلی فرق داره ( جمعه از محسن یگانه ) بذارید رو حساب خبر ندادنتون بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد